فرمت فایل : word
تعداد صفحات فایل : 7 صفحه
مختصری از شرح
زنگ اول
ساعت 8:45 بود که خانم حسنی آمدند1-1 ومرا به ایشان معرفی کردند و خانم
حسنی هم محترمانه از من استقبال کردند ومرا به دفتر دبیران بردند1-2. بعد
از چند دقیقه هم زنگ کلاس به صدا درآمد و من به همراه خانم حسنی به کلاس
461- پیش دانشگاهی تجربی-در طبقه دوم رفتیم2-2.
وارد کلاس شدیم ومعلم
با بچه ها سلام و احوالپرسی کردند1-3.دفتر خود را باز کردند و دانش آموزان
را حضور و غیاب میکردند.معلم گفتند که آخرساعت نمره ها را اعلام خواهند کرد
اما بچه ها اعتراض کردند معلم هم در جواب گفتند:"نمرات خیلی خوب بود1-7به
جز دو سه نفر که نمیدونم چرا نمره ی بهتری نگرفته اند!" وهمچنین گفتند که
برگه های امتحانی را الان به بچه ها نمیدهند چرا که وقت کلاس گرفته
میشود1-5.
مرا به دانش آموزان معرفی کردند ومن نیز برروی یک تک صندلی
در انتهای کلاس نشسته بودم3-2.سپس معام ادامه دادند که نگران کنکور نباشید
من با دیدن نمراتتون خوشحال شدم2-5«1» که نتیجه تلاش شما در تابستان و یک
ماه گذشته بوده است وبه دانش آموزان آرامش روحی وفکری دادند3-5.سپس درس را
شروع کردند ولی ابتدا ازجلسه قبل و درسهای قبلی سوالاتی پرسیدند4-5 و
مفاهیم قبلی را کاملا یادآوری کردند و پرسیدند که اگر سوال ندارند مبحث
جدید را شروع کند5-5، وبچه ها سوالی نداشتند و مبحث جدید را شروع
کردند«2».اما کلاس مشوش وناآرام بود.معلم از بچه ها پرسیدند چرا امروز
حواسشان جمع نیست و تمرکز ندارند2-3.
معلم خیلی سریع متوجه این ناآرامی
کلاس شدند6-5،بچه ها جواب دادند که ساعت آینده امتحان دارند.معلم:"هنوز
نمرات ماهانه را رد نکرده ام،کسانیکه زیر میز جزوه ی درس دیگری را باز کرده
اند متوجه باشند." 2-7واز بچه ها خواستند که به درس گوش دهند 3-3وبا معلم
همکاری و مشارکت داشته باشند تا هرچه سریعتربخش اول کتاب را پیش ببرند.
معلم درحین تدریس ازبچه ها سوال میپرسد7-5 واجازه میدهد که هرکس نظرش را
راجع موضوع بیان کند«3».معلم علاوه براینکه درس مربوطه رابر روی تخته
مینویسد بین دانش آموزان هم راه میرود و درس را توضیح میدهد8-5 و در انتهای
این مطلب ازبچه ها میخواهد که برای هفته آینده جزوه را خط به خط مطالعه
کنند 9-5و مثالهای مربوطه را در جزوه حل کنن10-5.یک نفر به جزوه اش ذل زده
است و با مدادش خطوط مرتبی کنار هم می کشد 1-6و چشم از آن خطوط بر نمی دارد
وبه معلم هم نگاه نمیکند و به نظرمن حواسش به درس وکلاس نیست،دونفرهم در
زیر میزدرگیر جزوه ی دیگری هستند2-6 .تمرین بعدی را مشخص میکنند و ازبچه ها
میخواهند که سوال را حل کنند وبه آنها وقت میدهد«4»،یکی از بچه هاجواب را
بدست آورد وبلند اعلام کرد ومعلم هم درستی جواب را تصدیق کرد.یک نفر از بچه
ها با لحن عصبی گفت:"چرا زود جواب رو گفتی صبر کن بقیه هم حل کنند."1-4
معلم هم گفتند هنوز وقت دارین پس حل کنید و نگران نباشید. یکی ازبچه ها
هنوز شروع نکرده بود،معلم بالای سرش بود وبه او گفت:"تو بلدی ولی اعتماد به
نفست خیلی کمه 4-3"و به او دلگرمی داد و راهنمایی اش کرد 11-5وسپس به همان
دانش آموزی که همان اول جواب را بدست آورده بود گفتند پای تخته برود و
سوال را حل کند این دانش آموز سوال را حل کردند معلم از او تشکر کرد5-3و او
نشست. دو کیس داشتیم که زیر میز جزوه ی درس دیگری را مطالعه میکردند،
