دانلود گزارش کارورزی خاطره اولین روز کارورزی
دانلود گزارش کارورزی خاطره اولین روز کارورزی
فرمت فایل : word
تعداد صفحات فایل : 2 صفحه
مختصری از شرح
امروز سه شنبه 14مهرماه،اولین جلسه کارورزی از خوابگاه برای صرف صبحانه به سلف رفتیم.بعد از صرف صبحانه من یادم افتاد کا معرفی نامه ام را جا گذاشته ام برای همین به خوابگاه رفتم و وقتی برگشتم همه بچه ها رفته بودند.من هم تنهایی به سمت باقرالعلوم به راه افتادم.در آنجا تمام کلاس ها را به دنبال کلاس کارورزی گشتم تا بالاخره کلاس را پیدا کردم.وارد کلاس شدم.استاد مشغول تقسیم بچه ها در مدارس بود و هر دو یا سه نفر را به یک مدرسه میفرستاد.من هم که دیر رفته بودم کسی نبود که با او به مدرسه بروم.برای همین من و چند نفر دیگر تا آخر صبر کردیم تا همه تقسیم شدند و رفتند.و ما آخر از همه تقسیم شدیم.شکوفه و گلاره و سمیره به یک مدرسه رفتند و من و مستانه و عارفه هم به یک مدرسه رفتیم.مدرسه حضرت فاطمه(س).استاد آدرس مدرسه را به ما داد و ما پیاده به راه افتادیم.من که جایی را بلد نبودم.مستانه راهنمای ما در سفر شده بود و ما به دنبال او به راه افتادیم.گمان می کردم مدرسه نزدیک باشد به همین خاطر قبول کردم که پیاده برویم.مستانه هم هرچند دقیقه یک بار تکرار میکرد که مدرسه نزدیک است و الان میرسیم.ما هم باور کرده بودیم.اما هرچه بیشتر می رفتیم کمتر می رسیدیم.من دیگر نایی نداشتم.در میانه راه ایستادیم و از یک مغازه خوراکی خریدیم ودر یک بوستان کوچک که در مسیرمان بود نشستیم و من مشغول خوردن شدم تا جانی تازه یافتم.مستانه هم همچنان اصرار داشت که مدرسه نزدیک است و از این به بعد همیشه پیاده خواهیم آمد