دانلود گزارش کارورزی و کار آموزی

فرمت فایل  : word

تعداد صفحات فایل 63 صفحه

مختصری از شرح

صفحه
1 – خاطره 3-2
2 – گزارش فیزیکی 4
1-2 : مشخصات ساختمان 4
2-2 : نمای بیرونی ساختمان مدرسه 4
3-2 : حیاط مدرسه 4-5
4-2 : فضای داخلی ساختمان مدرسه 6-11
5-2 : فضای داخلی کلاس مدرسه 12
6-2 : اتاق مدیر 12
7-2 : کتابخانه 13
8-2 : آبدارخانه 13
9-2 : بوفه 14
10-2 : دفتر دبیران 14
11-2 : اتاق مشاوره 15
12-2 : نمازخانه 16-17
13-2 : سایت 18
14-2 : آزمایشگاه 19-20
15 -2: اتاق پرورشی 21-26
3 – گزارش ادرای 27
1- 3: وظلیف مدیر 28
2-3: وظایف معاون آموزشی و کمک یار آموزشی 29
3-3: وظایف معاون اجرایی 29
3-3: وظایف معاون پرورشی - مربی بهداشت 30
4-3: وظایف مربی بهداشت 31
5-3: وظایف مشاور 32
6-3: وظایف خدمتگذار 33
7-3: وظایف دبیران 33-41
4 – گزارش عاطفی 42
1-4: رابطه عاطفی بین دانش آموزان و معلم 42
2-4: توصیف معلم 42
3-4: روابط دانش اموزان با یکدیگر 43
4-4: رابطه معلم با دانش اموزان 43
5-4: رابطه دانش آموز با معلم 43
6-4: رابطه مدیر و کارکنان 43-44
7-4: رابطه مدیر با اولیای دانش آموزان 44
8-4: رابطه مدیر با دانش آموزان 44-48
5 – گزارش آموزشی 49
1-5: روش تدریس معلم 52
2-5: استنباط دانشجو 53

مقدمه:

1

گزارش کارورزی 1 موقعیت عاطفی روانی مدرسه

فرمت فایل  : word

تعداد صفحات فایل 2 صفحه

مختصری از شرح

در روز 5 آذر ماه برای مشاهده تعاملات عاطفی به مدرسه مهررفته بودم ؛مدرسه ای که به نظر میرسد مدیر آن سعی در برقراری رابطه ی خوب با همکاران، دانش آموزان وخانواده هایشان دارند.سعی کردم در اولین گام مصاحبه ای با خانم مدیرداشته باشم پس با همراهی دوستانم به اتاق ایشان رفتیم .ایشان از ارتباطات خود با کادر مدرسه گفتند واینکه رابطه صمیمی بین آنهاست و اگر همکاری غیبت ویا تاخیر داشته باشد نگرانی خود را از تاخیرشان نشان می دهند. در جلسات بعدی حضورم در مدرسه چند نمونه از این رفتارها را شخصا دیدم، مانند اینکه در کنار درب اصلی می ایستادند و با شاگردان وخانواده هایشان دیدار میکردند.بعد از آن به دفتر معلمان رفتیم. ساعت درس بود و معلمی در اتاق نبود اماچندتن ازمادران شاگردان این مدرسه در اتاق حضور داشتند با آن ها در مورد چگونگی ارتباطشان با معلم ها و مدیر صحبت کردیم وآن ها به طور محافظه کارانه ای فقط به گفتن روابط مان عالی است اکتفا میکردند. اما در جلسه بعدی حضورم در مدرسه پدر یکی از دانش آموزان را دیدم که با صدای بلند وقتی که از جلسه انجمن بیرون آمده بودند به ناظم می گفتند پس پول در کجا خرج شده است.
آنچه من در مشاهدات فهمیدم این بود ،معلم های این مدرسه با یکدیگر رابط صمیمی ندارند وبیشتر روابط همکارانه بین آنها حاکم است.آنها در ساعت های تفریح که در اتاق معلمان باهم بودند نه باهمدیگر صبحانه میخوردند ونه رابطه ی نزدیک وگرمی داشتند .

دانلود گزارش کارورزی 1 موقعیت عاطفی روانی مدرسه

دانلود گزارش کارورزی 1 موقعیت عاطفی روانی مدرسه

دانلود گزارش کامل کارورزی 1 (ساختار سازمانی , گزارش روز اول , گزارش فرایندی , گزارش فیزیکی)

فرمت فایل  : word

تعداد صفحات فایل 22 صفحه

مختصری از شرح

روزدوشنبه مورخ ۷/۱۰/۹۴ به قصد جمع آوری مطالب جهت تهیه گزارش ساختار سازمانی به مدرسه شهید افرا رفتم وساعت ۷:۳۰ مدرسه رسیدم .
با اولین نفر که مواجه شدم خانم ایرانی سرایدار مدرسه مواجه شدم. سپس پس از صحبت با ایشان متوجه شدم که ایشان سال ۸۳ جهت سرایداری استخدام شدند و ۸ سال ابتدایی را در مدرسه شاهد خدمت کرده است، سال ۹۱ به ناحیه ۴ ومدرسه شهید افرا منتقل شده بود و تا کنون به مدت سه سال بود که در این مدرسه خدمت می کرد و امسال سال چهارم خدمتش در ناحیه ۴ و این مدرسه می باشد.در کار سرایداری به خانم ایرانی ، همسرش و دخترشان به ایشان کمک می کنند. برای نمونه همسر خانم ایرانی در کارهای سنگین مثل جابجا کردن وسایل سنگین یا جارو کردن حیاط به خانم ایرانی کمک می کند.
خانم ایرانی علاوه بر سرایداری مسئول نظافت فضای فیزیکی مدرسه از جمله ساختمان و سرویس های بهداشتی و... ، آبدارچی مدرسه ، مسئول پخش شیر بین دانش آموزان، مسئولیت بوفه مدرسه و مسئول کنترل نهایی کلاس ها وفضای آموزشی بعد از ساعت اداری می باشد.
از نظر برقراری ارتباط با دیگران (مخصوصا ما ) آدم خونگرمی بود و به سوالات ما یکی یکی جواب می داد.برای نمونه وقتی با او سلام و احوال پرسی می کردی به گرمی جواب شما را می داد، که در مقایسه با سرایدار مدرسه کمال الملک که هیچ گونه صحبتی با ما نداشت و جواب سلام هم به ما نمی داد. یا در مورد مکان سرویس های بهداشتی معلمان پرسیدم با احترام جواب داد و گفت : " ا تو آبدارخانه یک حیاط وجود دارد و دو تا سرویس هست ، یکی برای آقابان و یکی باری خانم ها "
من : " میتونم برم داخل آبدارخانه و حیاط خلوت؟ "
خانم ایرانی : " بله ، فقط در را ببندبد که بچه ها نرن تو آبدارخانه"
ساعت اول رفتم کلاس و بچه ها درس ..... داشتد و بچه ها از حضور ناگهانی من قبل از معلم تعجب کردند.بعد از چند دقیقه خانم مدرس معلم کلاس ششم ۱ وارد کلاس شد، و از دیدن من تعجب کردند چون من روزهای سه شنبه سر کلاس او می رفتم و امروز هم دوشنبه بود.سپس نتیجه امتحانی را که هفته پیش

گرفته بودم را به او گفتم و جدول عملکرد کلاس را به او نشان دادم، و معلم نمره شاگردانی که از آنها نمره ی بالایی را انتظار داشت را پرسید و من نیز بر خلاف قولی که به دانش آموزان داده بودم به معلم گفتم و گفتم که همه داتش آموزان در نوشتن حل مسئله مشکل دارند و ایشان به من گفت که آنها درس نمی خوانند.

دانلود گزارش کامل کارورزی 1 (ساختار سازمانی , گزارش روز اول , گزارش فرایندی , گزارش فیزیکی)

دانلود گزارش کامل کارورزی 1 (ساختار سازمانی , گزارش روز اول , گزارش فرایندی , گزارش فیزیکی)

دانلود گزارش کامل کارورزی 1 (ساختار سازمانی , گزارش عاطفی , کدگذاری)

فرمت فایل  : word

تعداد صفحات فایل 13 صفحه

مختصری از شرح

گزارش عاطفی

مدیریت
جناب آقای حاجی پور فردی مهربان و با ذوق بودند و چون رشته تحصیلی اش و هم چنین مدرک دوره لیسانسش، هنر بود، خوب توانسته بود فضای مدرسه را هنرمندانه تزیین کند. در و دیوار های مدرسه را مزین به مسایل مربوط به در س های مختلف از جمله جدول ضرب و آناتومی بدن و نقشه ایران و سایر مسایل مربوط به درس های علوم و ریاضی و هدیه های اسمانی و ... کرده بود.
هر روزی که به مدرسه میرفتیم استقبال گرمی از ما داشت. حتی در روز اول کارورزی حدود یک ربع، از خاطرات کارورزی خودش و همچنین اهمیت درس کارورزی و همچنین روند کاری درس کارورزی برایمان گفت و بعد از صحبت هایش شخخصا مارا به کلاس مورد نظر میبرد و شخصا مارا هم به معلم و هم به بچه ها معرفی می کرد.
همچنین خودم یک روز که در دفتر مشغول ثبت نام بچه ها برای مسابقات قرآن و حفظ و اذان و احکام بودم، شاهد رفتار نرم و صبورانه مدیر در برابر چندین دانش آموز خاطی بودم.
ایشان فردی آگاه و متعهد و دلسوز بودند و در هر زمینه ای ما را یاری و کمک میکردند.
معاونت
جناب آقای اساسی فردی خونسرد و موقعیت شناس و متواضع بود.
هر وقت که وارد مدرسه میشدیم جلوی پای ما بلند می شدند و خوش آمد گویی می کردند.
روزی که آقای حاجی پور در مدرسه حضور نداشتند شاهد برخوردش با یکی از اولیا بودم که چطوری پاسخ گو بود.
او همیشه تا جایی که میتوانست به کمک ناظم میرفت و در حیاط و سالن مدرسه به امر کنترل و هدایت بچه ها کمک میکرد. درست است در برخورد با بچه ها کمی سخت بود و حتی ممکن بود از الفاظ نا شایستی استفاده کند ولی این کاملا در نظرم عادی بود چون به نظرم در برخورد با پایین دست کمی سختگیری لازم است تا بدانند چه کسی بالاتر است.
چون معاون مدرسه مسئول تعیین کلاس های ما بود، او این کار را برعهده خودمان میگذاشت و حق انتخاب را به خودمان میداد و هماهنگی های لازم را اعمال میکرد و هیچ وقت نبود که او برایمان تعیین تکلیف کند با اینکه معاونین دیگر مدارس این کار را می کردند.

دانلود گزارش کامل کارورزی 1 (ساختار سازمانی , گزارش عاطفی , کدگذاری)

دانلود گزارش کامل کارورزی 1 (ساختار سازمانی , گزارش عاطفی , کدگذاری)

گزارش کامل کارورزی 1 

فرمت فایل  : word

تعداد صفحات فایل 29 صفحه

مختصری از شرح

فهرست

مقدمه..........................................................................3
فصل اول
گزارش پاگشایی................................................................................................4
فصل دوم
کارگاه مسئله شناسی...........................................................................................8
فصل سوم
پژوهش روایتی ..............................................................................................10
فصل چهارم
مسئله شناسی موقعیت فیزیکی مدرسه...........................................................................11
فصل پنجم
مسئله شناسی موقعیت عاطفی و روانی.......................................................................15
فصل ششم
مسئله شناسی ساختار و سازمان مدرسه..............................................................................18
فصل هفتم
مسئله شناسی وضعیت آموزشی محل کارورزی..........................................................21
تقدیر و تشکر........................................................23

مقدمه

مجموعه گزارشات کارورزی 1 

فرمت فایل  : word

تعداد صفحات فایل : 81 صفحه

مختصری از شرح

فهرست مطالب
جلسات صفحه

توصیف فضای فیزیکی ........................................................................................................................................ 4
جلسه اول .............................................................................................................................................................. 8
جلسه دوم ............................................................................................................................................................ 14
جلسه سوم .......................................................................................................................................................... 20
جلسه چهارم ....................................................................................................................................................... 25
جلسه پنجم ......................................................................................................................................................... 30
جلسه ششم ......................................................................................................................................................... 36
جلسه هفتم ......................................................................................................................................................... 44
جلسه هشتم ....................................................................................................................................................... 49
جلسه نهم ............................................................................................................................................................ 56
جلسه دهم ........................................................................................................................................................... 61
امروز شنبه یک آبان ماه سال 1395 است و اولین روزی است که من تصمیم دارم به مدرسه ای بروم وپشت میزی بنشینم که هدف امروزم با همه ی مواقعی که به مدرسه میرفتم متفاوت تر بود و حس شیرین و درعین حال استرس آوری بود.صبح زود بعد از خوردن صبحانه ام شال وکلاه کردم و تمام وسایلی را که نیاز داشتم داخل کیفم گذاشتم وراهی مدرسه شدم.دبیرستانی که برای من تعیین شده بود دبیرستان کوثر نام داشت.
خیلی زود به نگهبانی رفتم وخروجم را ثبت کردم وبه سمت ایستگاه اتوبوس رفتم،در ابتدا باخط 100 به پایانه آزادی و از آنجاباخط 62 به بلوارسجاد رفتم.دبیرستان کوثرواقع در بلوار سجاد چهارراه بزرگمهربود.در اطراف این دبیرستان دو دبستان دیگر هم وجود داشت به نام دبستان سجاد و دبستان دخترانه ی شهیدمحمود پایدار.

نمونه 

نمونه گزارش کارورزی روایتی از تجربه اولین روز کارورزی

فرمت فایل  : word

تعداد صفحات فایل : 5 صفحه

مختصری از شرح

«شوق رفتن به مدرسه زیبا بود. لباس های اتو کشیده ام را به تن کردم، فرصتی برای خوردن ناهار نداشتم. با بوسیدن قرآن که در دست مادرم بود به راه افتادم. هرگز صف تاکسی را این طور ندیده بودم؛ شاید هم به این علت بود که زیاد به خ ساری نمی رفتم و با صف طویل آن آشنایی نداشتم. با دوستم مهدیه قرار داشتم، کمی دیر رسید وقتی همدیگر را دیدیم یک دنیا شادی سراغمان آمد منتظر ماندیم تا نوبتمان شود، سوار تاکسی شدیم راننده اینقدر گرم صحبت با یکی از مسافرین بود که از روی حواس پرتی ما را سر خیابان شرافت پیاده کرد. ده دقیقه ای را برای رسیدن به خیابان ظرافت پیاده طی کردیم. تابلوی مدرسه از دور دیده می شد؛ چه اسم خوبی داشت، «مهر». همکارانمان در حیاط مدرسه دور هم جمع شده بودند. احوال پرسی کردیم و اولین روز کاری را به یک دیگر تبریک گفتیم. استاد با چهره ی آرامش بخش وارد شدند احوال پرسی کردیم و با همدیگر به سالن اداری دبستان روانه شدیم. در حیاط مادر های بچه ها را دیدیم که منتظر فرزندانشان بودند چقدر از نظر سر و وضع با زمان کودکی ما فرق داشتند. سر و وضع آن ها برایم خیلی عجیب بود {...}. با استاد وارد دفتر معاونین شدیم این مدرسه سه معاون داشت؛ در هر دو پایه یک معاون. معاونین صمیمی رفتار می کردند، به همین دلیل خیلی احساس غریبی نکردیم. پس از آشنایی با معاونین وارد دفتر معلم هاشدیم فقط با چند معلم که در آنجا حضور داشتند آشنا شدیم. خانم سعادتی معلم راهنمایم را هنوز ندیده بودم و هم چنان منتظر بودم. با هدایت استاد کارورزی راهی دفتر مدیر شدیم. مدیر دبستان خانم ... که سر تا پا قهوه ای پوشیده بود از جایش برخاست و با روی گشاده از ما استقبال کرد. خدمتکار مدرسه خانم سادات نیا فوراً وارد شد و شرو ع به پذیرایی کرد. واقعاً بی نظیر بود. با عشق از مهمانانش پذیرایی می کرد. همزمان که چایی و شیرینی می خوردیم به صحبت های مدیر در رابطه با شغل معلمی و ارزش و جایگاه آن گوش می کردیم، انگیزه ی فراوانی در من ایجاد شده بود. ناگهان در باز شد و دانش آموزی که چهره ی نگران داشت وارد شد گویا خانواده اش هنوز به دنبالش نیامده بودند. همزمان که به آن دختر کوچک نگاه می کردم چشمم به در و دیوار اتاق و کمدها و چیدمان افتاد همه چیز زیبا بود. به نظرم خانم مدیر و کارکنان سلیقه ی خوبی داشتند. همه ی قسمت های سالن اداری جالب بود.

شد و دانش آموزی که چهره ی نگران داشت وارد شد گویا خانواده اش هنوز به دنبالش نیامده بودند. همزمان که به آن دختر کوچک نگاه می کردم چشمم به در و دیوار اتاق و کمدها و چیدمان افتاد همه چیز زیبا بود. به نظرم خانم مدیر و کارکنان سلیقه ی خوبی داشتند. همه ی قسمت های سالن اداری جالب بود.

لینک دانلود گزارش کارورزی تجربه اولین روز کاری

لینک دانلود گزارش کارورزی تجربه اولین روز کاری